نیروی قدس حریف شماست، بدانید هیچ شبی نیست که ما بخوابیم و به شما فکر نکنیم. آقای ترامپ قمارباز، بدان در آنجایی که فکر نمیکنی، ما در نزدیک شما هستیم. ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم. بیا، ما منتظریم.
مرد این میدان ما هستیم برای شما». از همان دوران و بهخصوص پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی بود که کلیدواژه «ملت امام حسین(ع)» فراگیر و به ادبیات مقاومت اضافه شد. ما در خصوص ویژگیها و شاخصههای حسینی بودن و به تبع آن ملت امام حسین(ع)، با حجتالاسلام محمدمهدی ماندگاری، کارشناس مذهبی و استاد حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشستهایم. او معتقد است حرکت به این سو علاوه بر داشتن مربی خوب، نیازمند همراهی متربیان نیز است و در این باره میگوید:«داشتن مربی شرط لازم است ولی شرط کافی نیست، زیرا مربی یک بخش موفقیت است. راده متربی، یعنی کسی که میخواهد تربیت شود هم لازم است. اگر متربی با مربی همراهی نداشته باشد، حتی اگر مربیاش پیامبر خدا(ص)،امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) هم باشند، اتفاقی که باید نمیافتد». مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
زیست حسینی
حجتالاسلام ماندگاری با بیان اینکه هر کس مرام حسینی داشته باشد مانند ایشان محبوب زمین و زمان میشود، میگوید: برای حسینی شدن باید آن بزرگوار را الگوی خود قرار دهیم و زیست و حیاتمان حسینی شود. اگر کسی شاگرد خوبی در مکتب اهل بیت(ع) باشد با پیروی از آنها از دریای رحمت الهی بهره مند میشود و به سعادت دنیا و آخرت میرسد. اگر به معنای واقعی ملت حسینی باشیم و حیات ما حسینی باشد، ممات و آخرت ما هم حسینی خواهد بود.
این همان جملهای است که امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره فرمودهاند: «سعد من والاکم و هلک من عاداکم و خاب من جحدکم و ضل من فارقکم»؛ یعنی هر کس ولایت شما را پذیرفت و با شما همراه شد سعادت یافت و هرکس با شما دشمنی کرد، تباه و هلاک شد و هر کس شما را انکار کرد از رحمت خدا ناامید شد و هر کس از شما جدا ماند گمراه شد.
همراهی با مربی الهی
حجت الاسلام ماندگاری زندگی حسینگونه را مشروط به دو عنصر اساسی میداند و میگوید: کسی که میپرسد چگونه حیات حسینی داشته باشیم، مثل این است که بپرسد چگونه در هر زمینهای موفق باشیم؟ من در هر موضوعی این دو جواب را میدهم: موفقیت دو عنصر اساسی دارد. عنصر نخست، داشتن یک مربی حاذق، توانمند، پاکدست، متبحر و بدون اشکال است. اگر یک مربی خوب داشته باشید قطعاً به نتیجه میرسید. داشتن مربی شرط لازم است ولی شرط کافی نیست، زیرا مربی یک بخش موفقیت است. اراده متربی، یعنی کسی که میخواهد تربیت شود هم لازم است.
اگر متربی با مربی همراهی نداشته باشد، حتی اگر مربیاش پیامبر خدا(ص)،امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) هم باشند، اتفاقی که باید نمیافتد. پیامبران خدا ۱۲۴ هزار مربی بودند. همه برای تربیت بشر آمده بودند و هیچ نقصی برای تربیت کردن نداشتند.
امامان معصومین ما همگی مربی الهی بودند و مطابق آیات قرآن علم الهی داشتند، بدون هیچ وابستگی به زر و زور ، هدفشان فقط تربیت بشر بود. اینها را تاریخ گواهی میدهد. اما مردم زمانشان اکثراً اراده بهرهبرداری از این مربیان را نداشتند. بنابراین به جای اینکه مثلاً از وجود پیامبر(ص) استفاده کنند به ایشان سنگ میزدند.
امیرالمؤمنین(ع) بهترین مربی است که در غدیر معرفی شدند، ولی با ایشان همراهی نکردند. با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم همراهی نکردند. دوستشان داشتند، تقاضا کردند ولی اراده همراهی و همکاری با ایشان را نداشتند. وقتی اراده نباشد تلاش مناسب، استقامت، مقاومت و همراهی هم نخواهد بود.
پس اگر قرار باشد موفقیتی در حیات که به حیات حسینی تبدیل شود اتفاق بیفتد نیاز به اراده مردم است. مربی کیست؟ انبیا و اولیا، در عصر غیبت هم ولی فقیه و فقها. پس باید اراده همراهی، تربیتپذیری و هدایتپذیری باشد. اگر این اراده بود آن امام و ولی و فقیه، ما را تربیت میکند؛ چنانکه در زمان رسول خدا(ص) انسانهایی تربیت شدند که کسی باور نمیکرد. پیامبر(ص) از بلال حبشی، ابوذر، مقداد و عمار چه ساخت؟ حضرت علی(ع) از انسانهای عصر خود چه ساخت؟ امام حسین(ع) از جون بن حون چه ساخت؟ امام خمینی(ره) از جوانان عشرتکدهای زمان طاغوت چه ساخت؟ رهبر انقلاب از جوانان ایرانی و افغانستانی و کشورهای مختلف چه مدافعان حرمی ساخت؟ همه اینها به خاطر این است که مربی کامل بود و متربی هم اراده داشت.
این کارشناس مذهبی اضافه میکند: ممکن است این پرسش مطرح شود که جایگاه خدا در تربیت چیست؟ در پاسخ باید بگویم خدا مربی و نقشه را فرستاده و میگوید اگر اراده پرواز یا سقوط داشته باشید در هر دو صورت کمکتان میکنم.
پس اگر اراده تربیت و حسینی شدن را داشته باشیم، قطعاً تربیت میشویم. اراده خدا پشت اراده من و شماست. خدا به آبروی امام حسین(ع) به ما اراده همراهی با حسین(ع) را عنایت بفرماید.
آنهایی که با مربی الهی همراه شدند، هرچند سابقه خوبی نداشتند به سعادت رسیدند. نمونه بارزش در زمان امام حسین(ع)، حر بن ریاحی است و در زمان ما شهید طیب رضایی. اما آنهایی که اراده همراهی با مربی را نداشته باشند پسر پیامبر هم باشند هدایت نمیشوند؛ مثل پسر نوح.
امروز هم شهیدزاده، جانباززاده، مسئولزاده و آیتالله زاده باشند فرقی نمیکند. اگر اراده تربیتپذیری داشته باشند پرواز میکنند و اگر اراده نباشد پرواز نمیکنند. آسیه در کاخ فرعون بود ولی اراده تربیتپذیری داشت و نمونه و ضربالمثل شد.
اراده مجاهدت
ماندگاری یکی از ویژگیهای مهم مربی و متربی را تلاش و مجاهدت میداند و تأکید میکند: بنابر آیه ۱۵ سوره حجرات یکی از ویژگیهای مؤمنان واقعی مجاهدت است. پس مربیان الهی چه پیغمبر، چه امام و چه ولی فقیه مجاهدند: در زیارت امینالله هم میگوییم: اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده. در یکی دیگر از آیات قرآن هم میگوید: حق جهاد را انجام دهید. حق جهاد یعنی در تلاش کم نگذاریم. همه امامان ما مجاهد بودند. اینها مجاهدت مستقیم و غیرمستقیم و به قول امروزیها جنگ نرم و سخت داشتند. چه مجاهدت رویارو در میدان کربلا با دشمنان باشد مثل امام حسین(ع)، چه مجاهدت علمی امام باقر(ع) و صادق(ع)، چه مجاهدت سیاسی امام کاظم(ع)، چه تبیین عنصر امامت مثل امام رضا(ع) و چه مجاهدت در پادگان مثل امام هادی(ع) و عسکری(ع).
وی میافزاید: محرم امسال که آغاز کار دولت است، مردم فکر نکنند دولتی که خود را خادم امام رضا(ع) میداند به تنهایی میتواند معجزه کند. چنین دولتی بالاتر از علی(ع) و حسین(ع) نیست. امت هم باید مجاهدت کند. اگر مردم در سایه ولایت فقیه همراهی کردند کارستان میشود. همه اینها مشروط به این است که این امت پیرو امام مجاهدش باشد. پس مربی دارد مجاهدانه حرکت میکند اما مجاهدت متربی هم لازم است. نقطه مقابل مجاهدت، عافیتطلبی و خوشگذرانی است؛ در این صورت اگر مثل ابوموسی اشعری حافظ قرآن هم باشیم کمر علی را میشکنیم.
پس اگر میخواهیم حیات حسینی داشته باشیم باید اراده مجاهدت کنیم در پیروی از امام مجاهدمان. اگر مردم و مسئولان مجاهدانه عمل کنند بیتردید در همه جنگهای فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی این امت پیروزند که: «الا ان حزب الله هم الغالبون».
نظر شما